دلـــــــم تــــــنــــــگ شـــــــــده

 براي عکس هايي که پاره کردم و سوزانـدمشان...

براي دفتر خاطراتم که مدتهاست ديگر چيزي در آن نمي نويسم..

حــتــي براي آدمهاي حسودي که دورو برم مي چرخيدند و خــيــلــي ديــــــر شناختمشان....

براي بـي خـيـالــي و آرامشي که مدتهاست که ديگر ندارمش...

 براي کســي که اين روز هــا عجـــيب نبــودش را حــــس ميکـنم....

خنده هايي که دارم فراموششان مي کنم

 و براي خــــــودم که حالا ديگـر خيلي عوض شده ام !!!